اسیرشدیم این وقت شب:|

ساخت وبلاگ

داییم و زنش دعواشون شده باهم.. 

زنداییم رفته خونه باباش داییمم دست کیانو گرفته اومده اینجا.. 

بش میگم، خب مگه زنت نرف خونه باباش؟ 

میگه، اره رفت

میگم، خب خونتون الان خالیه دیگه کسی نیس ک بره رو مخت چرا 

اومدی خونه ما دقیقا؟! 

میگه، این توله سگ ک به تومیگه بابا بگیربزرگش کن منم برم اینو

طلاق بدم یکی دیگه بگیرم

میگم، اره خوب تولیدیی راه انداختی میخوای بچه اونم بده من بزرگ کنم

به خدا تعارف کنی ناراحت میشم! 

دنیای متفاوت یه پسره ×مغرور×...
ما را در سایت دنیای متفاوت یه پسره ×مغرور× دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mansashamo بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت: 2:16