خیال کردم نباشم دلت تنگ میشه واسم

ساخت وبلاگ

 

ای کاش سرطان بگیرم دلت بسوزه به حالم...
برگردی پیشم ای کاش توی بغلت بمیرم...
حداقل میدونم که تنها نمیشم...
ای کاش جواب آزمایشو بدن...
دکتر بهم بگه ۶ ماه دیگه نیستی...
ای کاش اصلا برم تو خیابون...
یه ماشین بزنه بهم نفهمه هیشکی...
ای کاش روی تخت بیمارستان...
تنهایی جون بدم آخر نرسی...
ای کاش تو دعوا چاقو بخورم...
فریاد بزنم دادم نرسه به کسی...
ای کاش نفرین مادرم میگرفت...
شب می خوابیدم صبح بیدار نمیشدم...
ای کاش هیچوقت تو رو نمیدیدم....
ای کاش هیچ وقت عاشق نمیشدم....

رفیقام اربده کشیدن مهراب ولش کن...
مادرم جیغ میزد داد میزد مهرابو بگیرین...
شالشو می‌پیچید روی زخمای رو دستام...
همرو نفرین کرد میگفت الهی بمیرین...
کل شهرو گشتم تا پیداش کنم...
همون کسیو که یه روزی جدامون کرد زوری...
تیغو گذاشتم روی شاهرگ گردنش...
گفتم بی ناموس کجا با بانوی من بودی؟
دیگه نگم برات از همه بغضام و اشکام...
نگم برات این روزا خیلی خیلی تنهام...
نگم برات از دکتر و مریضی...
نگم برات از سر پر و جای تیزی...
شعرارو من مینوشتم ولی سوژه ی شهر تو بودی...
خیال کردم نباشم دلت تنگ میشه واسم...
حواسمو هر جا پرت کردم سمت تو افتاد...
ولی تو چی خیانت کردی بازم …

نوشته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۶ساعت 18:57 توسط ساشا|

دنیای متفاوت یه پسره ×مغرور×...
ما را در سایت دنیای متفاوت یه پسره ×مغرور× دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mansashamo بازدید : 140 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 10:19